ادامه مطلب ...
انسان از اولین روزهای خلقت
خود با مفهوم مدیریت همراه بوده است. اما برای اولین بار این چینیها
بودند که در حدود 1100 سال قبل از میلاد مسیح, به صورت سازمانیافته چهار
وظیفه مدیریتی برنامهریزی,
سازماندهی, رهبری و کنترل را تجربه کردند. بعد از آنان نیز ایرانیان,
مدیریت را با تجربیات و نگرشهای خود آزمودند. در حدود سالهای 350 تا 400
قبل از میلاد, یونانیان مدیریت را به عنوان یک هنر متمایز تشخیص داده و
رویکردی علمی را برای آن ابداع نمودند. در آغاز قرن بیستم, مدیریت به عنوان
یک رشته و مقوله رسمی و ساختیافته مطرح شد.
ادامه مطلب ...
مدیریت از نقطه صفر
|
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
نقش آموزش در مدیریت
مقدمه
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
- در روم باید مانند رومیان رفتار کرد. ملتها و کشورها متفاوتند و فرهنگها و آداب رسوم خود را دارند مدیران باید این تفاوتها را درک کرده مطابق آن رفتار خاصی از خود نشان دهند . مدیران آگاه خوب میدانند که شیوه مدیریتی بهتر در هر کشور و هر منطقه ای بستگی به فرهنگ آن کشور دارد حتی افراد داخل یک منطقه نیز ممکن است اعم از زنان و مردان دارای فرهنگ ها علایق خاصی باشند. مدیریت موثر بخوبی این تفاوتها را درک کرده و اداره میکند.
- در سال 1980، تولید ناخالص ملی ژاپن، درسومین رده جهانی قرار داشت اما این کشور با استفاده. از روشهای خاص، توانست تا سال 2000به بالاترین رده دست یابد. دلیل اصلی برتری ژاپن، مهارتهای مدیریتی این کشور است . از طرف دیگر اکثر صاحبنظران مدیریتی آمریکایی هستند پس مطالعه شیوه های مدیریتی آنان امری الزامی است.
- در این مقاله ضمن بررسی شیوه های مدیریت ژاپنی و آمریکایی و بررسی نقاط قوت وضعف هر کدام تئوری z که تلفیق مدیریت آمریکایی و ژاپنی است نیز بررسی میشود.
- تفاوت شرکتهای ژاپنی و آمریکایی از تفاوتهای فرهنگی فراتر می رود.
در ژاپن کسب سود هرگز در رأس کارها قرار نمی گیرد. در حالی که در آمریکا بالاترین
اولویت را به سود سالانه یا درآمد سرمایه گذاران می دهند. در میان عناصر مهم مدیریت
ژاپنی، میتوان به وجود نگرش اشاره کرد که غربیها فاقد آن هستند.
درواقع، در
کشورهای غربی ابزار کافی وجود دارد اما نگرش کافی وجود ندارد. عقاید، فرضیات و
مفاهیم مدیریتی در آمریکا محدودند و نگرش مدیریت غربی فاقد کارآیی لازم است. در
ژاپن، مدیران از طریق نگرشهای پویا، روشهای کاری خود را توسعه میدهند.
ادامه مطلب ...
ویژگیهای مدیریت آمریکایی
مدیریت آمریکایی بیشتر ویژگیهای بوروکراسی اداری را دارد. و تقریبا نقطه مقابل مدیریت ژاپنی است. برنامه ریزی مدیران آمریکایی سوگیری کوتاه مدت دارد تصمیم گیری بسرعت انجام میشود ولی بکار بستن آن کند است . مسئولیت وپاسخگویی فردی است ساختار سازمان رسمی و دیوان سالاری است. لازم نیست همه کارکنان فرهنگ سازمان را قبول داشته باشند. کارمندان به پیشه وشغل خود وفادار هستند نه به کل سازمان پس رقابت بین بخش های مختلف سازمان اجتناب ناپذیر است. نقل وانتقال کارمندان بین سازمانها به سهولت انجام میشود.به آموزش کارکنان با تردید نگریسته میشود. امنیت شغلی پایین است و ارتباطات از بالا به پایین است که یکی از ویژگیهای نظام بوروکراسی است. نظارت رسمی از بالا صورت میگیرد ونظارتها بر کارکرد فردی تاکید دارد وخطا کار سرزنش میشود. در شرکتها دگرگونیهای پیوسته و پی در پی دیده میشود هدف شرکتها سود کوتاه مدت است نه رشد وبر موفقیت کوتاه مدت تاکید میشود.
ادامه مطلب ...
در یک
کشور فرضی و در یکی از ادارات دولتی تصمیمی مبنی بر احداث سایبان در پارکینگ خودرو
گرفته شده و آگهی مناقصه منتشر گردید. نمایندگان سه شرکت داوطلب اجرای پروژه شده و
به ترتیب پیشنهادات زیر را برای انجام کار ارائه دادند:
نماینده شرکت کره
ای با دوربین مخصوص و لپ تاپ به محوطه پارکینگ اومد و پس از انجام ارزیابیها و
محاسبات بسیار دقیق مبلغ پیشنهادی خود را به میزان ده میلیون واحد پول آن کشور فرضی
ارائه داد. او در پیش فاکتور خود، ریز هزینه های عملیات را بدین منوال درج کرد بود:
پنج میلیون برای مصالح، چهار میلیون برای دستمزد کارگران و یک میلیون برای سود
شرکت.
نوبت به نماینده شرکت چینی رسید. او با یک عدد متر ساده، طول و عرض و
ارتفاع آن محل رو اندازه گرفته و سپس با ماشین حساب چند تا دگمه رو فشار داد و مبلغ
هفت میلیون را پیشنهاد کرد. ریز فاکتور او بدین شرح بود: سه میلیون مصالح، سه
میلیون دستمزد کارگران و یک میلیون برای سود شرکت.
نماینده شرکت داخلی پا پیش گذاشت و
بدون مقدمه و انجام هیچگونه محاسبه و اندازه گیری، مبلغ هنگفت بیست و هفت میلیون رو
پیشنهاد کرد. مسئول تدارکات آن اداره با تعجب پرسید: "مرد حسابی مگه عقل از سرت
پریده؟ این چه مبلغیه تو پیشنهاد کردی، ندیدی اینها چه گفتند ؟"
نماینده شرکت
داخلی قیافه حق به جانبی گرفته گفت: "نه، کاملا هم بر امور واقفم. اما لطفا به ریز
هزینه های بنده توجه بفرمائید، اگه مقبول واقع نشد، پیشنهاد بنده رو حذف کنین"
و چنین ادامه داد: "ببین عزیزم از این مبلغ"
میزان ده میلیون میرسه به شما
بابت سود حاصل از صرفه جوئی ارزی که مجبور بودید یک کار با کیفیت رو توسط شرکت
خارجی کره ای به اجرا دربیارید، مبلغ ده میلیون میرسه به بنده بابت حمایت از صنایع
و شرکتهای داخلی و دلگرمی بنده برای فعالیتهای آتی، حالا هر دو میشنیم یه گوشه ای
راحت، من از شما تعریف میکنم و شما از بنده، هفت میلیون میدیم این چینی رو اجیر
میکنیم که کار ما رو بکنه بنام ما.
نکته اول: کار خود را تا حد ممکن به طور مؤثر سازماندهی کنید.
برای پیشرفت موفقیت آمیز باید بتوانید کارتان را به طور مؤثر و عالی سازماندهی کنید. مقوله هایی که در این زمینه می گنجد عبارتند از: مدیریت زمان، سازماندهی وظایف و مدیریت خود. اهداف شغلی خود را به طور واقعی معین کنید و ببینید آیا با تدابیری که اندیشیده اید و گامهایی که در این زمینه بر می دارید واقعاً به آن دست می یابید. سعی کنید تا حد امکان مراحل پیشرفت را آسان سازید و از انجام کارهای غیرضروری بپرهیزید.
وظایف
خود را به دیگران محول کنید تا زمان بیشتری برای انجام کارهای مهم و اساسی داشته
باشید. اگر در زمینه ای به تنهایی قادر به پیشرفت نیستید، ازدیگران کمک بگیرید.
همچنین با بررسی نحوه مدیریت افراد موفق بر کارهایشان، ازتجربیات آنها استفاده
کنید.
ادامه مطلب ...
در صورتی که کارمند دولت هستید، حتما از این تجربیات استفاده کنید.
1- در یک سیستم دولتی؛ سعی کنید «لال بودن» را تمرین کنید! این تمرین در میزان عزیز بودن شما بسیار موثر است.
2- در یک سیستم دولتی؛ هیچ گاه کارمندان را با یکدیگر مقایسه نکنید؛ چون قطعا شاهد تبعیض خواهید بود.
3- در یک سیستم دولتی؛ اگر مدیرتان 3 یا 4 ایراد دارد ، انتظار رفتنش را نکشید، چون قطعا نفر بعدی او 43 ایراد دارد!
4- در یک سیستم دولتی؛ می توانید با کارهای کم و کوچک، محبوبیت فراوانی به دست آورید؛ فقط کافی است «زبان» خود را تقویت کنید!
5- در یک سیستم دولتی؛ ممکن است که هر چه بیشتر کار کنید، بیشتر خوار و خفیف باشید.
6- در یک سیستم دولتی؛ با اشکالات سازمانتان بسازید و هرگز آن ها را با مدیرتان در میان نگذارید؛ درغیر این صورت یک مشکل دیگر به سازمان اضافه می شود. آن مشکل، شما هستید!
7- در یک سیستم دولتی؛ اشتباهات یک مدیر را هیچ گاه به مدیر دیگر نگویید؛ در غیر این صورت به جای یک مدیر، دو مدیر در مقابل شما موضع گیری خواهند کرد.
8- در یک سیستم دولتی؛ با انجام کارهای مختلف و فعالیت های به موقع، نظم شما تشخیص داده نمی شود؛ بلکه برای این کار راه های ساده تری هم هست. مثلا فقط کافی است همیشه میز کارتان را منظم نگه دارید!
9- در یک سیستم دولتی؛ اضافه بر کارهای معمول کار اضافه ای انجام ندهید؛ در غیر این صورت انتظار پاداش بیشتری نیز نداشته باشید.
10- در یک سیستم دولتی؛ همیشه حرف ها (فرمایشات) مدیرتان را تایید کنید، حتی اگر از نظر او «ماست، سیاه باشد!»
11- در یک سیستم دولتی؛ تنها کاری که واجب است سریع انجام دهید، کاری است که مدیر شما شخصا از شما خواسته است.
12- در یک سیستم دولتی؛ تنها انگیزه ای که می تواند شما را وادار به کار کند، «کسب روزی حلال» است.
13- در یک سیستم دولتی؛ آهسته برو، آهسته بیا، که گربه شاخت نزند؛ مگر این که با گربه نسبتی داشته باشید!
ثروت سازمانی
متن حکایت
زمانی کزروس به کوروش بزرگ گفت: «چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی؟»
کوروش گفت: «اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟» گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت.
کوروش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت: «برو به مردم بگو کوروش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد.»
سرباز در بین مردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان رسانید. مردم هرچه در توان داشتند برای کوروش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.
کوروش رو به کزروس کرد و گفت: «ثروت من اینجاست. اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد.»
شرح حکایت
منابع انسانی مهمترین دارایی و ثروت سازمانی هستند. جذب، پرورش و نگهداری منابع انسانی یکی از وظایف اصلی مدیریت است. سازمان بدون داشتن نیروی انسانی وفادار، متعهد و توانمند نمی تواند مأموریت خود را به انجام رساند.
منبع : modireat.mihanblog.com