در اجرای سیاست پولی، بانک مرکزی میتواند مستقیماً از قدرت تنظیمکنندگی خود استفاده نموده و یا به طور غیرمستقیم از اثرگذاری بر روی شرایط بازار پول به عنوان انتشار دهنده پول پرقدرت (اسکناس و مسکوک در جریان و سپردههای نزد بانک مرکزی) استفاده نماید. بر همین اساس دو نوع ابزار سیاست پولی قابل تفکیک میباشد که ابزارهای مستقیم (عدم اتکا بر شرایط بازار) و غیرمستقیم (مبتنی بر شرایط بازار) سیاست پولی نامیده میشوند. ابزارهای سیاست پولی در ایران بر مبنای تفکیک مذکور به شرح ذیل میباشد.
1-1- کنترل نرخهای سود بانکی
در کشور ما با اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا و معرفی عقود با بازدهی ثابت و مشارکتی، ضوابط تعیین سود و یا نرخ بازده مورد انتظار ناشی از تسهیلات اعطایی بانکها و حداقل و حداکثر سود و یا بازده مورد انتظار بر طبق ماده (2) آییننامه فصل سوم قانون عملیات بانکی بدون ربا بر عهده شورای پول و اعتبار میباشد. همچنین بر طبق ماده (3) آییننامه فصل چهارم قانون مذکور بانک مرکزی میتواند در تعیین حداقل نرخ سود(بازده) احتمالی برای انتخاب طرحهای سرمایهگذاری و یا مشارکت و نیز تعیین حداقل و یا عنداللزوم حداکثر نرخ سود مورد انتظار و یا نرخ بازده احتمالی برای سایر انواع تسهیلات اعطایی بانکی دخالت نماید.
1-2- سقف اعتباری
این نوع ابزارهای پولی با ایجاد محدودیتهای اعتباری و اعطای اعتبارات مستقیم به همراه منظور کردن اولویت در امر اعطای اعتبارات بانکی در مورد بخشهای خاص اقتصادی عملاً اقدام به جهتدهی اعتبارات به سمت بخشهای مورد نظر مینماید. براساس ماده 14 قانون پولی و بانکی کشور، بانک مرکزی می تواند در امور پولی و بانکی دخالت و نظارتهایی داشته باشد که از جمله مفاد آن محدود کردن بانکها، تعیین نحوه مصرف وجوه سپردهها و تعیین حداکثر مجموع وامها و اعتبارات در رشتههای مختلف است.
2-1- نسبت سپرده قانونی: نسبت سپرده قانونی از جمله ابزارهای سیاست پولی بانک مرکزی میباشد. بانکها موظفند همواره نسبتی از بدهیهای ایجاد شده و بطور اخص سپردههای اشخاص نزد خود را در بانک مرکزی نگهداری کنند. بانک مرکزی از طریق افزایش نسبت سپرده قانونی حجم تسهیلات اعطایی بانکها را منقبض و از طریق کاهش آن، اعتبارات بانکها را منبسط مینماید. بر طبق ماده (14) قانون پولی و بانکی نسبت سپرده قانونی از 10 درصد کمتر و از 30 درصد بیشتر نخواهد بود و بانک مرکزی ممکن است برحسب ترکیب و نوع فعالیت بانکها نسبتهای متفاوتی برای آن تعیین نماید.
2-2- اوراق مشارکت بانک مرکزی: اجرای بهینه سیاستهای پولی توسط بانک مرکزی، توسط ابزار اصلی و محوری عملیات بازار باز صورت میگیرد که به بانکها انعطاف لازم را در مدیریت نقدینگی و مداخله در بازار پولی اعطاء مینمایند. به منظور توسعه و بسط عملیات بازار باز و اجرای سیاستهای پولی از حیث مدیریت نقدینگی و تاثیر بر بازار پول و سرمایه، یافتن بدیلهای مناسب در قالب موازین شرع مقدس اسلام بعد از اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا از جایگاه ویژهای برخوردار گردید. اوراق قرضه به جهت مبتنی بودن بر بهره، اصولاً در اسلام پذیرفته شده نیست. لیکن اوراق مشارکت و سهیم نمودن سرمایهگذاران در فعالیتهای اقتصادی و پرداخت سودهای واقعی نهتنها با مانع مواجه نیست بلکه مورد تشویق نیز میباشد. برای اولین بار، براساس ماده 91 قانون برنامه سوم به بانک مرکزی اجازه داده شد که با تصویب شورای پول و اعتبار، از اوراق مشارکت بانک مرکزی استفاده نماید. شایان ذکر است که براساس برنامه چهارم توسعه، انتشار اوراق مشارکت بانک مرکزی با تصویب مجلس شورای اسلامی مجاز خواهد بود.
انتشار و عرضه اوراق مشارکت بانک مرکزی از جمله ابزارهای سیاست انقباضی و اجرای عملیات بازار باز میباشد؛ بطوری که با عرضه این اوراق از حجم نقدینگی کاستهشده و وجوه این اوراق نزد بانک مرکزی مسدود میگردد. در بخش پایه پولی نیز انتشار این اوراق موجب افزایش جزء بدهیهای بانک مرکزی و کاهش پایه پولی خواهد شد. لذا در مجموع انتشار اوراق موجبات کاهش رشد نقدینگی را فراهم میسازد. در واقع سیاستگذار پولی را قادر مینماید تا در مواقع لزوم از طریق کنترل نقدینگی، دستیابی به نرخ تورم پایین را میسر سازد.
بسیاری متخصصین کار بر این عقیده اند که بهترین زمان برای پیدا کردن یک کار
جدید زمانی است که هنوز سر کار قدیمی خود هستید. اگر فکر می کنید موقعیت
کنونی دیگر چالشی برایتان ندارد، پس آماده ترفیع به مقامی بالاتر هستید.
اگر در جایی که الان کار می کنید، فرصت زیادی برای ترفیع وجود ندارد، یک
کار عالی دیگر جایی دیگر در انتظار شماست.
این روزها، کنترل
آینده شغلیتان دست خودتان است و این شما هستید که باید مطمئن شوید، در
مسیر مناسب در حال پیشرفت هستید. در زیر به 10 استراتژی عالی و اثبات شده
برای شروع اشاره می کنیم:
1. با رئیستان صحبت کنید.
بنشینید
و گفتگویی رک و کاملاً جهت دار درمورد آینده خود در آن شرکت با رئیستان
داشته باشید. تاکید کنید که می خواهید عملکرد کاریتان در راستای اهداف شرکت
باشد. اهداف کاری خودتان را هم با او درمیان بگذارید. مطمئن باشید که
رئیستان به این اعتماد به نفس و پختگی شما احترام خواهد گذاشت.
2.
بیشتر طلب کنید.
برای کمک به بخش های دیگر شرکت یا تیم های دیگر
داوطلب شوید یا خیلی ساده مسئولیت های بیشتری از رئیستان بخواهید. اینکار
ارزش شما را در سازمان بالا می برد. درخواست کار بیشتر نشان دهنده علاقه
شما به کمک به موفقیت شرکت است.
۱) بزر گ بیندیشید ولی با یک کار کوچک آغاز کنید.
۲)
قبل از آغاز یک کسب و کار باید مطمئن شوید که مفهومی که در ذهن دارید قابل
اجراست. بهتر است ابتدا یک نمونه کار انجام دهید و نتیجه را ارزیابی کنید.
بیندیشید که چگونه میتوانید تئوری خود را در یک مقیاس کوچک بیازمائید، قبل
از اینکه متعهد کاری بزرگ از قبیل قرارداد رهن و یا خرید مکان شوید.
۳)
اگر حتی بتوانید حداقل یک مشتری پیدا کنید و به شما ثابت شد که طرح مورد
نظرتان قابل اجراست این شانس را دارید که این موفقیت ،دفعات دیگری نیز
برایتان تکرار گردد.
۴)
با بودجه محدود کار کنید. اگر تجهیزات قدیمیتان قابل استفاده هستند،
تجهیزات جدید تهیه نکنید. معامله پایاپای بهترین روش تهیه تجهیزات مورد
نظرتان است.
۵) بدون داشتن یک طرح کسب و کار جامع که حاوی کلیه جزئیات باشد به آغاز یک کسب و کار جدید مبادرت نورزید.
۶) یک حسابدار میتواند به شما در مسائلی نظیر گردش نقدینگی، نقطه سربه سر و صورت سود و زیان کمک کند.
۷)
بانکها به مراتب ارزانتر از شرکا هستند و مشکل کمتری نیز در مواجهه با
آنها دارید.داشتن یک شریک مانند ازدواج بدون وجود عشق است. زندگی شما در
اینصورت از آن خودتان نخواهد بود. البته به یاد داشته باشید که آغاز یک کسب
و کار با یک شریک بینهایت بهتر از عدم آغاز یک کسب و کار است.
۸) وقتی یک شریک دارید باید به نظرات اونیز توجه کنید. در شراکت بدون رسیدن به توافق لازم هر تلاشی به بن بست خواهید رسید.
در دنیای امروز، مدیریت منبعهای انسانی، یک هنر و تخصص ویژه میباشد.
افرادی که چنین هنر و تخصصی دارند، با آرامشی عمیق به هدفهای مدیریتی خود
نائل میشوند. مدیران موفق، اندیشههای متعالی دارند و بر مبنای یک نظام
ارزشی مثبت در مسیر تعالی سازمانی و فردی، گام برمیدارند. آنان هر روز با
فکری تازه و ناب در عرصهٔ مدیریت پا میگذارند و از فرصتها و امکانات
بهنحوی شایسته استفاده میکنند. ناملایمتهای مسیر مدیریتی، آنان را
ناامید نمیکند و هر مسئلهای را فرصتی برای رشد قابلیتهای فردی و سازمانی
خود میدانند. مدیران اندیشمند و موفق، با روحیهای عالی، فرصتهای بهبود
را شناسائی و بر مبنای یک برنامهٔ مدون، اصلاحات لازم را انجام میدهند.
اصلیترین شاخصها و ویژگیهائی که مدیران موفق دارند، به شرح زیر میباشد:
۱) نگرش و باورهای مثبت:
مدیرانی
که با نگرش و باورهای مثبت، موضوعها و مسائل را مینگرند، بهترین
راهکارها و انتخابها را خواهند داشت. قانون زندگی، قانون باورهاست. هرکس
به میزان باورهای مثبت، به موفقیت میرسد. باورهای یک مدیر، اندیشهها و
تصمیمهایش را میسازند و مسیر حرکتی او را مشخص مینمایند. ذهن انسان،
اینگونه طراحی شده است که به هر چیزی که فکر کند، به طرفش کشیده میشود و
در نهایت، آن را بهدست میآورد؛ حتی اگر آن چیز را دوست نداشته باشد.
درس اول: در ژاپن «یک» روش یکسان وجود ندارد
از آنجا که بین شرکتهای ژاپنی اموری چون بهرهوری، کیفیت و تولید به
روشهای مختلفی انجام میگیرند، بنابراین هر شرکت نیازمند سیستم حسابداری
مدیریتی خاص خودش است(منطبق با خواستهها و شرایط خاص خود) از این رو
نمیتوان ادعا کرد که در ژاپن یک روش یکسان برای حسابداری مدیریت وجود
دارد.
درس دوم: تعهد به مشتریان در سطح جهانی
مدیران ژاپنی فهمیدهاند که موفقیت واقعی در آن است که بتوانند بهتر از
رقبا خواستههای مشتریان را برآورده کنند اما این خصوصیت بین شرکتهای
آمریکایی پیدا نمیشود زیرا آنها بر سود سهامداران بیشتر از نیازهای
مشتریان تاکید دارند.
درس سوم: «کاهش هزینه/کاهش قیمت» عقیدهء شرکتهای ژاپنی است
به این معنی که مدیران ژاپنی به تجربه آموختهاند که به طور معمول
قیمتها در آینده همیشه رو به کاهش میرود، بنابراین برای بازگشت سرمایهء
قابل قبول هزینهها هم باید مدام کاهش یابند.اما مدیران آمریکایی هنوز از
روش قیمتگذاری هزینه به علاوهء یک مبلغ دیگر استفاده میکنند و در
استراتژی قیمتگذاریشان به هزینههای تولید در بلندمدت توجهای ندارند.
بررسی کتاب جدید جان مکسول با نام: از گفتگو تا ایجاد ارتباطایجاد ارتباط ارزشمند با دیگران منافع زیادی دارد. افرادی که روابطی گرم برقرار میکنند، با مشکلات کمتری مواجه میشوند و از ارتباطات خود بیشتر لذت میبرند. با اینوجود، ایجاد چنین روابطی با دیگران نیازمند گذر از رگبار نشانهها و پیامهایی است که هر روز مردم را بمباران میکنند. منظور ما تبدیل شدن به یک ارتباط برقرار کننده و همدل موثر است، مهارتی که میتوانید به خود بیاموزید و از یادگیری آن خوشنود شوید.
برای ایجاد ارتباط باید گفتگو کنیداز کجا میفهمید که با دیگران بهخوبی ارتباط برقرار کردهاید؟ آنها هر کاری برای شما انجام میدهند. بهنیکی از شما سخن میگویند. با شما ارتباط احساسی برقرار کرده و بهراحتی حرفهایشان را میزنند. بهشما اعتماد میکنند. درباره دریافت انرژی مثبت از شما میگویند و از بودن در کنارتان لذت میبرند. ایجاد ارتباط ارزشمند با دیگران منافع زیادی دارد. افرادی که روابطی گرم برقرار میکنند، با مشکلات کمتری مواجه میشوند و از ارتباطات خود بیشتر لذت میبرند. با اینوجود، ایجاد چنین روابطی با دیگران نیازمند گذر از رگبار نشانهها و پیامهایی است که هر روز مردم را بمباران میکنند. منظور ما تبدیل شدن به یک ارتباط برقرار کننده و همدل موثر است، مهارتی که میتوانید به خود بیاموزید و از یادگیری آن خوشنود شوید.
ایجاد روابط صمیمانه به تشخیص و تصدیق ارزش دیگران بستگی دارد. تمرکز را از خودتان بردارید و آنرا به افراد اطرافتان معطوف کنید. خودتان را فراموش کنید. نحوه کنار آمدن با دیگران را بیاموزید. برای داشتن ارتباط بهتر با دیگران، با آنها صحبت کرده و مکالمه را بر نگرانیهای آنها متمرکز کنید نه مسائل خودتان. سعی کنید روابط نفر به نفر ایجاد کنید، 90 درصد تمامی رابطهها در این شرایط ایجاد میشوند. مهارتهای خود را در این حوزه کلیدی تکمیل کنید. سپس سعی کنید با اعضای گروهها و نهایتا با حضار جلسه ارتباط برقرار کنید. انجام این کارها ساده نیست، اما حیاتی است. تصور کنید شخصی که با او صحبت میکنید چگونه به این سوالات درباره شما پاسخ خواهد داد:
ادامه مطلب ...در حال حاضر نوآوری در مدل کسبوکار، نوعی استراتژی جدید و ضروری برای سازمانها به شمار میرود.
اما
شرکتها به طور معمول در این زمینه چندان موفق نیستند؛ زیرا آنقدر سرگرم
مدلهای کسبوکار فعلی خود هستند که زمانی برای استفاده از منابع جهت طراحی
مدل اولیه و آزمایش نمونههای جدید ندارند. حتی در سازمانهای حمایتکننده
نوآوری، نوآوریها روی محصولات جدید و خدماتی متمرکز میشود که مدلهای
کسبوکار امروزی را کارآتر میکند. بدون شک چنین کارهایی از اهمیت خاصی
برخوردار است، ولی این مدلها به زحمت جوابگوی نیازهای موجود هستند و از
آنجایی که عمر مفید استفاده از مدلهای کسبوکار مانند گذشته نیست، متصدیان
امر به شدت با شکست مواجهه میشوند. شرکتهای متعددی متوجه ضرورت ایجاد
تغییر در طول سالها شدهاند، اما با این حال روش کاری خود را عوض نکرده
اند.
پنج دلیل عمده شکست شرکتها در نوآوری مدل کسبوکار به قرار زیر است:
عدم تمایل مدیران اجرایی به مدل کسبوکار جدید
واضح ترین دلیل شکست
شرکتها در مدل کسبوکار جدید، عدم تمایل مدیران اجرایی و گروههای رهبری
ارشد به بررسی مدلهای جدید است. آنها از مدلهای فعلی خود راضی هستند و بر
چگونگی بهبود عملکرد شرکت تمرکز دارند. یکی از بارزترین نشانههایی که
باعث میشود یک شرکت و مدیرانش علاقهای به نوآوری در مدل کسبوکار خود
نداشته باشند، زمانی است که هرگونه بحث و گفتوگو درباره وجود مدلهای
کسبوکار صرفا تهدید رقابتی تلقی شود.
اهمیت دادن بیش از حد به محصولات
روزبه پیروز
یکی
از بحثهای مهم در رشد اقتصادی هر کشور، وضعیت اشتغال و اشتغالزایی است؛
موضوعی که ارتباط نزدیکی با شکوفایی اقتصاد و پیشرفت هر کشور از یک سو و
بسترسازی مناسب برای ترویج فرهنگ کارآفرینی و فعالیت کارآفرینان و
فنآفرینان از سوی دیگر دارد. به عبارت دیگر هر قدر در جهت توسعه فعالیت
کارآفرینان و فنآفرینان قدم برداریم، میتوانیم در طولانی مدت بهبود وضعیت
اشتغال و در نتیجه آن رشد اقتصادی کشور را متصور شویم.
در این راستا اقدامات متعددی در کشورمان
صورت گرفته است؛ از برگزاری کلاسهای کارآفرینی برای دانشجویان گرفته تا
برپایی جشنوارههای ویژه کارآفرینی که همه اینها به نوبه خود تاثیرگذار
هستند، اما در عمل نیاز جامعه امروز به این موضوع، بیش از این است. از
مهمترین کارهایی که در جهت هموار کردن راه برای کارآفرینان و فنآفرینان
میتوان انجام داد این است که نخست مسائل و مشکلاتی که سر راه آنها است را
شناسایی و طبقهبندی کرده و سپس نسبت به برطرف کردن موانع موجود، اقدامات
لازم را صورت دهیم.
مسائل کارآفرینان را میتوان در چند محور اصلی
طبقهبندی کرد؛ اولین موضوع بوروکراسیهای زیادی است که منجر به اتلاف وقت
و انرژی کارآفرینان میشود. صدور بسیاری از مجوزها و طی شدن مراحل اداری،
آنقدر طول میکشد که ممکن است سرخوردگی کارآفرینان را به همراه داشته
باشد. باید با تعدیل این روند راه را برای حرکت کارآفرینان به ویژه جوانان
هموار کرد. مساله مهم دیگر شرایط دشواری است که برای ورود به بازار در
ایران وجود دارد. برای بسیاری از کارآفرینان زمانی که در مسیر تولید یا
ارائه فعالیتشان قرار میگیرند، این امکان که به راحتی بتوانند ثمره
تلاششان را در بازار ارائه دهند، میسر نیست.
روش ادواری موجودی کالا :
این حسابداری که به تدریج و پس از انقلاب صنعتی روی داد در جهت نیاز به
دانستن بهای تمام شده محصولات تولیدی بود . دراین نوع از حسابداری هدف اصلی
سیستم دانستن ، بهای تمام شده یک واحد از نظر تمامی عوامل هزینه می باشد.
همزمان
و همراه با تکامل ابزارها و شیوه های تولید ، در سده های بعد ، روشها و
شیوه های هزینه یابی پیشرفته ای ابداع و بکار گرفته شد که هزینه عملیات را
به درستی شناسایی نماید.
حسابداری صنعتی امروزه که ثمره این فرآیند شتاب
آمیز تکاملی است اصولاْ همان هدف اندازه گیری و گزارش بهای تمام شده
محصولات ، خدمات و فعالیت ها را دنبال می کند. شاید مشکل ترین بخش یک سیستم
مالی، حسا ب داری صنعتی یا تولید باشد. کنترل حرکت مواد در جریان ساخت،
محاسبه دائم هزینه های مستقیم یا سربار، بدست آوردن نسبت های لازم در سرشکن
نمودن هزینه ها و ... همه کارهایی پر زحمت و پر هزینه هستند. در بسیاری از
مراکز صنعتی کلیه عملیات فوق را در یک انبار گردانی انتهای دوره خلاصه
کرده و با کوتاه کردن مسیر پیموده شده توجهی به منافع کنترل لحظه به لحظه
عملیات ندارند.
در برنامه سامان با استفاده از منوی تولید ( در نسخه
صنعتی ) امکان انجام عملیات تولید به صورت خودکار برای شما فراهم شده
است.هدف از سیستم تولید بدست آوردن ارزش موجودی کالای ساخته شده یا به
عبارت دیگر قیمت تمام شده کالای فروش رفته میباشد. اصولاً ارزش محصول تولید
شده معادل کلیه هزینه های انجام شده جهت تولید آن محصول است
چگونه بیشتر آسان تر و سریعتر از آنچه تصور می کردید فروش خود را افزایش دهید
همه ما می دانیم که بازاریابی و فروش
با یک مقوله بسیار مهم تحت عنوان برقراری ارتباط سرو کار دارد. منظور از همه،
تمامی کارآفرینانی است که چه در بازاریابی شبکه ای فعالیت می کنند چه روی اینترنت
به بازاریابی مشغولند و یا صاحبان مشاغل و کارآفرینان شرکتی می باشند. ارتباط و
چگونگی برقراری آن با مردم اولین مرحله از فرآیند فروش و یا معرفی کسب و کار می
باشد. اما مهمتر از آن حفظ این ارتباط است و مخاطب ما بایستی تصویری بسیار زیبا و
نگرشی مثبت از ما در ذهنش ایجاد گردد تا یک همکاری طولانی مدت بین ما ایجاد گردد.
برایان تریسی نامی آشنا در بین فروشندگان و کارآفرینان می باشد .وی نویسنده
کتاب " روانشناسی فروش " است و تا کنون بیش از سیصد برنامه آموزشی
مختلف را در مورد کارهای گروهی و موفقیت افراد تولید نموده است و این برنامه ها حاصل
25 سال تحقیق و بررسی ایجاد گشته که بیشتر آنها از موثرترین ابزار آموزشی در جهان
می باشند.
همه ما می دانیم که بازاریابی و فروش
با یک مقوله بسیار مهم تحت عنوان برقراری ارتباط سرو کار دارد. منظور از همه،
تمامی کارآفرینانی است که چه در بازاریابی شبکه ای فعالیت می کنند چه روی اینترنت
به بازاریابی مشغولند و یا صاحبان مشاغل و کارآفرینان شرکتی می باشند. ارتباط و
چگونگی برقراری آن با مردم اولین مرحله از فرآیند فروش و یا معرفی کسب و کار می
باشد. اما مهمتر از آن حفظ این ارتباط است و مخاطب ما بایستی تصویری بسیار زیبا و
نگرشی مثبت از ما در ذهنش ایجاد گردد تا یک همکاری طولانی مدت بین ما ایجاد گردد.
برایان تریسی نامی آشنا در بین فروشندگان و کارآفرینان می باشد .وی نویسنده
کتاب " روانشناسی فروش " است و تا کنون بیش از سیصد برنامه آموزشی
مختلف را در مورد کارهای گروهی و موفقیت افراد تولید نموده است و این برنامه ها حاصل
25 سال تحقیق و بررسی ایجاد گشته که بیشتر آنها از موثرترین ابزار آموزشی در جهان
می باشند.
بحث رابطه نرخ تورم و متغیرهای اقتصادی به خصوص نرخ رشد نقدینگی از مباحث
جاری و مستمر محافل اقتصادی ، سیاسی و مردمی است و برخی اقتصاد دانان ضمن
عدم توجه یا کم اهمیت دادن به سایر عوامل موثر بر نرخ تورم ، عامل نرخ رشد
نقدینگی را تنها عامل و یا مهم ترین عامل تاثیر گذار بر نرخ تورم می دانند.
----->>واقعیت
این است که عوامل متعددی بر کنترل سطح قیمت ها و نرخ تورم در کشور ایران
تاثیر گذارند که برخی در طرف تقاضای اقتصاد و برخی در طرف عرضه اقتصاد قرار
دارند . از منظر دیگر ، برخی عوامل اقتصادی در داخل کشور و برخی متغیرهای
اقتصادی در سطح جهانی می توانند بر سطح عمومی قیمت ها در کشور تاثیر گذار
باشند.----->>
در چارچوب مباحث اقتصاد کلان و براساس اصل شتاب ، برای رسیدن به
نرخ رشد اقتصادی برنامه چهارم توسعه از 4 درصد به 8 درصد در سال، اجباراً
نرخ رشد سالانه سرمایه گذاری باید از نرخ رشد تولید ناخالص داخلی بالاتر
باشد و به همین دلیل رسیدن به نرخ رشد سالانه از 4 /3 درصد به 12 /2 درصد
در سرمایه گذاری در برنامه چهارم درج شده است . این پدیده سبب تغییر شرایط
تعادلی اقتصاد شده ، می تواند بر سطح عمومی قیمت ها در جهت افزایش آنها تا
حدودی تاثیر گذار باشد که در چارچوب عملکرد طبیعی متغیرهای اقتصادی و لزوم
رسیدن به سطح بالاتر تولید ملی و اشتغال قابل توجیه است . در این راستا،
اتخاذ یک سیاست انبساط پولی و کاهش نرخ بهره ضرورت پیدا می کند که رشد
نقدینگی را به دنبال خواهد داشت و بر افزایش نرخ تورم تاثیر گذار خواهد بود
اما نه به آن شدتی که برخی اقتصاد دانان اظهار می کنند این عوامل به همراه
سیاست انبساط مالی (افزایش مخارج دولت در بودجه) در طرف تقاضای اقتصاد سبب
فشار بر سطح عمومی قیمت ها در جهت افزایش آنها می گردند.