مقدمه
تئوری حسابداری مجموعهای از فرضیات مبنا، تعاریف، اصول، مفاهیم و نحوه استنتاج آنهاست که زیربنای تدوین استانداردهای حسابداری توسط مراجع مربوط بوده و شالوده گزارش اطلاعات حسابداری را تشکیل میدهد. در این راستا تئوری حسابداری، نوعی چارچوب مفهومی مرجع بهوجود میآورد که مقررات خاص حسابداری براساس این چارچوب تدوین میشوند. در هر کشوری، هدف از تدوین چارچوب مفهومی، فراهم آوردن رهنمودی عام و فراگیر در چارچوب ویژگیهای کشور برای وضع و تجدیدنظر در استانداردهاست بهطوریکه حقوق و منافع استفادهکنندگان، تهیهکنندگان و حسابرسان گزارشها و صورتهای مالی بهطور متعادل حفظ شود. چارچوب مفهومی تهیه شده علاوه بر هدایت تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری مربوط به موضوعات مختلف، میتواند مراجع تصمیمگیری، مدیران واحدهای اقتصادی و اشخاص ذیحق، ذینفع و ذیعلاقه را در قضاوت نسبت به مسائل حسابداری و استانداردهای تدوینشده یاری دهد.
نظر به اهمیت موضوع، از سالها قبل، مراجع حرفهای حسابداری در برخی از کشورهای پیشرو در حسابداری، تدوین چارچوب مفهومی را در دستور کار خود قرار دادهاند. یکی از معروفترین این مراجع، هیئت استانداردهای حسابداری مالی ایالات متحد است. اقدامات این هیئت میتواند حاوی نکات آموزندهای باشد.
ادامه مطلب ...1-بر
اساس استانداردهای حسابداری با وقوع یک رویداد مهم بعد از تاریخ ترازنامه ،
تعدیلاتی باید صورت گیرد که این مهم در مقررات مالیاتی در نظر گرفته نشده
است.
2-در استانداردهای حسابداری معاملات به دو گروه سریع المعامله و
بلند مدت طبقه بندی می شوند. سود وزیان تحقق نیافته حاصل از ارزیابی سرمایه
گذاریهای معاملاتی در پایان سال به حساب سود و زیان دوره منظور می گردد ،
اما زیان تحقق نیافته حاصل از سرمایه گذاریهای بلند مدت هر ساله به حساب
سود و زیان دوره منظور شده ولی سود تحقق نیافته به حساب صاحبان سهام منتقل
می شود و به حساب سود وزیان سال مورد رسیدگی منظور نمی شود، این در حالی
است مقررات مالیاتی زیان تحقق نیافته حاصل از ارزیابی سرمایه گذاریها در
پایان سال را هزینه قابل قبول نمی داند و قبول زیان به عنوان هزینه قابل
قبول و مشمول مالیات نبود سود به علت انتقال آن به حساب حقوق صاحبان سهام
دور از منطق مالیاتی است.
3-استانداردهای حسابداری شرایطی را برای
شناسایی درآمد در نظر دارند ، که بحث در مورد آن به کرات صورت گرفته ، ولی
بر طبق منطق مالیاتی فروش یا درآمد به محض انجام معامله باید در دفاتر ثبت و
در صورت عدم وصول وجه درآمد یا کالای فروش رفته برابر بند 23 ماده 148 جز
هزینه های قابل قبول است.
اطلاعات تاریخی مربوط به جریان وجوه نقد
میتواند در قضاوت نسبت به مبلغ، زمان و میزان اطمینان از تحقق
جریانهای وجوه نقد آتی به استفادهکنندگان صورتهای مالی کمک کند.
اطلاعات مزبور، بیانگر چگونگی ارتباط بین سودآوری واحد تجاری و
توان آن جهت ایجاد وجه نقد و درنتیجه مشخصکننده کیفیت سود تحصیل
شده توسط واحد تجاری است. علاوه براین، تحلیلگران و دیگر
استفادهکنندگان اطلاعات مالی اغلب به طور رسمی یا غیر رسمی
مدلهایی را برای ارزیابی و مقایسه ارزش فعلی جریانهای وجه نقد آتی
واحدهای تجاری به کار میبرند. اطلاعات تاریخی مربوط به جریان
وجوه نقد میتواند جهت کنترل میزان دقت ارزیابیهای گذشته مفید واقع
شود و رابطه بین فعالیتهای واحد تجاری و دریافتها و پرداختهای آن را
نشان دهد.
اگرچه صورت جریان وجوه نقد اطلاعاتی را درباره جریانهای وجه
نقد واحد تجاری طی دوره مالی مورد گزارش ارائه میکند، لیکن
اطلاعات مزبور جهت ارزیابی جریانهای آتی وجـه نقـد کفایت نمیکنـد.
برخی جریانهـای وجـه نقـد ناشـی از معاملاتی است کـه در دورههای
مالی قبل رخ داده و بعضاً انتظار میرود منجر به جریانهای وجه نقد
دیگری در یکی از دورههایآتی گردد. بدین لحاظ برای ارزیابی
جریانهای وجه نقد آتی، صورت جریان وجوه نقد معمولاً باید توأم با
صورتهای عملکرد مالی و ترازنامه مورد استفاده قرار گیرد.
شرکت فرعی: شرکتی است که تحت کنترل شرکت اصلی باشد
شرکت
وابسته: عبارت است از یک واحد سرمایهپذیر که واحد سرمایهگذار در آن نفوذ
قابل ملاحظه دارد، اما واحد تجاری فرعی یا مشارکت خاص واحد سرمایهگذار
نیست
اشخاص وابسته: یک شخص در صورتی وابسته به واحد تجاری است که:
الف) بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق یک یا چند واسطه:
1
-واحد تجاری را کنترل کند، یا توسط واحد تجاری کنترل شود، یا با آن تحت
کنترل مشترکی قرار داشته باشد (شامل واحدهای تجاری اصلی، واحدهای فرعی و
واحدهای فرعی همگروه).
2 -در واحد تجاری نفوذ قابل ملاحظه داشته باشد.
3 -بر واحد تجاری کنترل مشترک داشته باشد.
ب)
طبق تعریف استاندارد حسابداری شماره 20 با عنوان حسابداری سرمایهگذاری
در واحدهای تجاری وابسته، واحد تجاری وابسته آن واحد تجاری باشد.
ج) طبق تعریف استاندارد حسابداری شماره 23 با عنوان حسابداری مشارکتهای خاص مشارکت خاصی باشد که واحد تجاری در آن شریک خاص است.
د) از مدیران اصلی واحد تجاری یا واحد اصلی باشد.
هـ) از وابستگان اشخاص اشاره شده در بندهای «الف» یا «د» فوق باشد.
و)
واحد تجاری باشد که توسط اشخاص اشاره شده در بندهای «د» و «هـ» کنترل
میشود یا تحت نفوذ قابل ملاحظه آنان است و یا اینکه سهم قابل ملاحظهای از
حق رای بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در اختیار این اشخاص است.
ز) صندوق بازنشستگی خاص کارکنان واحد تجاری یا واحد تجاری وابسته به آن باشد.
با توجه به وجود نوسان و افزایش قابل توجه در قیمت ارز در متن حاضر تلاش شده برخی آثار ناشی از افزایش قیمت ارز (کاهش شدید یا افت قابل ملاحظه در ارزش رسمی ریال) در تنظیم حسابها و ارائه صورتهای مالی با مقاصد عمومی یک واحد تجاری و رهنمودهایی درخصوص محتوای صورتهای مالی در شرایط مزبور ارائه شود.
.
بر اساس استانداردهای ناظر بر گزارشگری مالی داراییها و بدهیهای پولی در تاریخ ترازنامه، باید در صورتهای مالی افشا شود و با عنایت به نوسان قیمت ارزی، اهمیت افشا اطلاعات مزبور برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی حایز اهمیت است.
.
۱- به موجب استانداردهای حسابداری تفاوتهای تسعیر اقلام ارزی که در نتیجه کاهش شدید یا افت قابل ملاحظه در ارزش رسمی ریال باشد و کاهش یا افت مزبور بدهیهایی را تحت تاثیر قرار دهد که به تازگی و به طور مستقیم در ارتباط با تحصیل داراییهای ارزی ایجاد شدهاست و واحد تجاری قادر به تسویه آنها نباشد، باید به مبلغ دفتـری دارایی مربوط منظـور شـود، به شرط آنکـه مبلغ دفتـری پس از تعدیل، از اقل بهای جایگزینی و مبلغ قابل بازیافت ناشی از فروش یا کاربرد آن دارایی تجاوز نکند.
طبق تعریف مندرج در استاندارد شماره 18،سهم اقلیت عبارت است از “ آن بخش از خالص عملکرد مالی و خالص داراییهای یک واحد تجاری فرعی که قابل انتساب به سهامی است که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم ازطریق واحدهای تجاری فرعی دیگر، به واحد تجاری اصلی تعلق ندارد”. باعنایت به تعریف بالا ،چنین بنظر میرسد که سهم اقلیت ، دربرگیرنده سودهای تحقق نیافته ناشی از معاملات واحد تجاری فرعی با واحد تجاری اصلی نیز میباشد. آیا چنین برداشتی صحیح است؟
این نرم افزار برای ساخت انواع فاکتور و چاپ و نگهداری آن می باشد از ابن نرم افزار می توانید در انواع کارهای مختلف استفاده کنید.
اینکه اعتقاد داشته باشید اقتصاد درحال رکود است یانه ، بیشتر به این بستگی
دارد که تحت تاثیر سخنان چه کسی باشید و یا اینکه اوضاع موجود ا قتصادی تا
چه اندازه مستقیما" برکسب و کارتان اثر گذاشته باشد.اگر اوضاع راکد
اقتصادی شما را به پعنوان صاحب یک کسب و کار نگران می کند، بهتر است یک
برنامه بازاریابی و فروش تهاجمی را تدارک ببینید.
اگر همیشه کالا و
خدمات شما متناسب با نیاز مشتریان و درجهت مرتفع نمودن آن باشد، مطمئنا"
درشرایط رکود اقتصادی درمقایسه با دیگران ازگردش بالنسبه بهتری برخوردار
خواهد بود،زیرا فروش آنچه که به کالا یا خدمات لوکس شهرت دارد در چنین
شرایطی به حداقل می رسد.
درچنین شرایطی، اگر کالا یا خدمات شما به عنوان
یک ضرورت شناخته نشود، آنگاه بایستی تلاش نمائید تا آنجا که می توانید این
ضرورت و اهمیت را برای مشتریان و مخاطبین خود توجیه و تفهیم نمائید. در
این حالت بایستی یک مسئله را حل کنید، باید مرتفع نمودن نیاز مشتری با
قیمتی بسیار رقابتی را سر لوحه کار خود قرار داده و سعی نمائید صرفا
برپرداخت هزینه های اثر بخش به عنوان راه کاری برای صرفه جوئی متمرکز شوید.
در دنیای امروز، بسیاری از واحدهای تجاری بهمنظور افزودن بر ارزش خود
به ترکیب واحدهای تجاری رویآوردهاند. این واحدها، هدف همافزایی ناشی از
فزونی ارزش یک مجموعه نسبت به مجموع ارزش اجزای تشکیلدهنده آن را دنبال
میکنندکه عموما" در نتیجة ترکیب واحدهای تجاری حاصل میشود. برخی از
مهمترین دلایل ترکیب واحدهای تجاری عبارتند از:
معیارهای اندازه گیری عملکرد را با توجه به مفاهیم حسابداری و مفاهیم
اقتصادی می توان به دو دسته حسابداری و اقتصادی تقسیم کرد. در معیارهای
حسابداری، عملکرد شرکت با توجه به داده های حسابداری ارزیابی می شود در
حالی که در معیارهای اقتصادی، عملکرد شرکت با توجه به قدرت کسب سود دارائی
های موجود و سرمایه گذاری بالقوه و با عنایت به نرخ بازده و نرخ هزینه
سرمایه ارزیابی می گردد.معیارهای حسابداری ارزیابی عملکرد شرکت عبارتند از:
معیارهای حسابداری ارزیابی عملکرد شرکت
عبارتند از:سود[1]، رشد سود[2]، سود تقسیمی[3]، جریان های نقدی[4]، سود هر
سهم[5] و نسبت های مالی (شامل
ROA[6] ،ROE[7]،P/E[8]، نسبت ارزش بازار
به ارزش دفتری[9] سهام و نسبت Q توبین[10]).معیارهای اقتصادی ارزیابی
عملکرد شرکت عبارتند از :ارزش افزوده اقتصادی[11] (EVA)، ارزش افزوده
بازار[12](MVA) و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده[13] (REVA).(جهانخانی و
سجادی، 1374).
معیارهای حسابداری
معیارهای
حسابداری به دو دسته تقسیم می شوند، دسته اول مبتنی بر اطلاعات حسابداری
هستند و دسته دوم بر اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار مبتنی می باشند.
(جهانخانی و سجادی، 1374)